عزیزم :
همیشه تو مدرسه یادم دادن: 1سال=12ماه، 1ماه=4هفته، 1هفته=7روز، 1روز=24ساعت، 1ساعت=60دقیقه، ولی کسی بههم نگفت که 1دقیقه،بی تو=1000 سال
ای که دور از منو در یاد منی
باخبر باش که دنیای منی
شادیت شادی من...
غصه ات غصه من...
قلب من خانه تو...
خانه تو قبله من
عزیزم:
بوسه ز لبهای تو در خواب گرفتم
گویی که گل از چشمه مهتاب گرفتم
در برکه اشکم همه دم نفش تو دیدم
این هدیه خوبیست که از آبگرفتم
هرگز نتوانی که ز من دور بمانی
چون در دل خود عکس تو را قاب گرفتم
کاش اینجا بودی
کاش در باغچه سبز دلم می ماندی
کاش شعر غم من را
ز افق های غریب نگهم می خواندی
کاش اینجا بودی
کاش گلهای فراق تو گهی می پژمرد
کاش گنجشک دلت
در غم من می آزرد
و جدایی می مرد
کاش اینجا بودی
کاش اینجا بودی
در مکتب ما رسم فراموشی نیست
در مسلک ما عشق هم آغوشی نیست
مهر تو اگر به هستی ماافتد
هرگز به سرش خیال خاموشی نیست
به چشمی اعتماد کن که به جای صورت به سیرت تو می نگرد به دلی دل بسپار که جای خالی برایت داشته باشد دستی را بپذیر که باز شدن را بهتر از مشت شدن بلد است
عشق من همه اینارو داره
عزیزم:
اگه یه روز بهت گفتند 1000 نفر دوستت دارن،بدون اولیش منم.
اگه یه روز بهت گفتند 100 نفر دوستت دارن،بدون اولیش منم.
اگه یه روز بهت گفتند 10 نفر دوستت دارن،بدون اولیش منم.
اگه یه روز بهت گفتند 1 نفر دوستت داره،بدون اون یه نفر منم.
اگه یه روز بهت گفتند کسی دوستت نداره،بدون من مردم.
چشم چشم دو ابرو نگاه من به هر سو
پس چرا نیستی پیشم؟ نگاه خیس تو کو؟
گوش گوش دوتا گوش ، یه دست باز یه آغوش
بیا بگیر قلبمو ، یادم تورا فراموش
چوب چوب یه گردن ، جایی نری تو بی من!
دق می کنم میمیرم ، اگه دور بشی از من
دست دست دوتا پا ، یاد تو مونده اینجا
یادت میاد که گفتی ، بی تو نمیرم هیچ جا
من؟ من؟ یه عاشق، همون مجنون سابق...
عزیزم
فراموش نکن که تو برای دنیا یک نفر هستی
اما اینو خوب بدون که برای یک نفر همه ی دنیا هستی
وقتی که دلت گرفته شد به یاد بیار کسی رو که قلبش مملو ازعشق پاک تو است.
ای سراپا همه خوبی تک و تنها به تو می اندیشم.
آرزوی من دیدار روی تو و نهایت امید من به دست اوردن توست
خیلی دوست دارم
عزیزم
خواستم زیباترین کلام را به یاری بگیرم تا صمیمانه ترین عشق ها را نثارت کنم.
ذهنم یاری نداد، پنداشتم که ساده نوشتن همچون ساده زیستن زیباست.
پس ساده می نویسم: دوستت دارم..
نازد به خودش خدا که حیدر دارد
دریای فضائلی مطهر دارد
همتای علی نخواهد آمد والله
صد بار اگر کعبه ترک بردارد
خوشگلی بانمکی یک رخ زیبا داری
بی جهت نیست که در کنج دلم جا داری
البته من فقط به خاطر این چیزا عاشقش نشدمااااا
اینا ۱۰ درصدشه
کلللی صفات بهتر از اینام داره
وقتی که نبود به بودنش نیازمند شدم
وقتی که رفت به انتظار امدنش نشستم ...............
حالا که داره برمیکرده نمیدونین آهای بازدید کننده ها نمیدونیییییییییییییییییینن چقدر خوشحالم
ای عشق دلت همیشه زندان من است
آتشکده عشق تو از آن من است
آن روز که لحظه وداع من و توست( زبونم لال)
آن شوم ترین لحظه پایان من است
کاش اینجا بودی
کاش در باغچه سبز دلم می ماندی
کاش شعر غم من را
ز افق های غریب نگهم می خواندی
کاش اینجا بودی
کاش گلهای فراق تو گهی می پژمرد
کاش گنجشک دلت
در غم من می آزرد
و جدایی می مرد
کاش اینجا بودی
کاش اینجا بودی
بیا دیگه من که مردم
نه به ابر نه به باد نه به این آبی آرام بلند که تو را میبرد اینگونه به ژرفای خیال
من به این جمله نمی اندیشم
ای سراپا همه خوبی
تک و تنها به تو میاندیشم
عزیزم...
خبرت هست که بی روی توآرامم نیست؟؟
طاقت باز فراق این همه ایامم نیست؟؟
کپی برداری از وبلاگ پیر عشق
عزیزم :
من از این خونه هرجایی که میرم
نمیتونم تو رو یادم نیارم
چقد خوبه دلت اشوبه بی من
من این دلشوره ها رو دوس دارم
زندگی چون گل سرخیست . پر از خار . پر از برگ. پر از عطر لطیف..
یادمان باشد اگر گل چیدیم ,
عطر و برگ و گل و
خار همه همسایه دیوار به دیوار همند
عزیزم
بوی نفسات هنوز مستم میکنه
کنارم نیستی ولی با نفسهات گرم میشم
زیبایی چشمات هنوز افسونم میکنه
کنارم نیستی ولی چشمات در چشمام نقش بسته صدات هنوز از خود بی خودم میکنه
کنارم نیستی ولی جز صدات نمیشنوم
تو کنارم نیستی اما من چیزی جز تو ندارم
روزگاریست همه عرض بدن میخاهند همه از دوست فقط چشم و دهن میخاهند دیو هستند ولی مثل پری میپوشند گرگهایی که لباس پدری می پوشند
روی قبرم بنویسید مسافر بوده است ........
بنویسید که یک مرغ مهاجر بوده است ......
بنویسید زمین کوچه ی سرگردانیست .....
او در این معبر پرحادثه عابر بوده است ......
صفت شاعر اگر همدلی و همدردیست ......
در رثایم بنویسد که شاعر بوده است .......
بنویسید اگر شعری ازاومانده بجای ......
مردی از طایفه ی شعر معاصر بوده است ......
مدح گویی و ثنا خوانی اگر دین داریست ......
بنویسید در این مرحله کافر بوده است ......
غزل حجرت من را همه جا بنویسید ......
روی قبرم بنویسیدمهاجر بوده است
سلام عزیزم
امیدوارم وقتی برگشتی وبلاگتو دیدی ازش خوشت بیاد
این وبلاگو فقط واسه تو مینویسم تا همه بدونن که چقدر دوست دارم
نوکرتم
اگه یه روزعاشق شدی وخواستی بهش بگی دوسش داری اول ببین چقدرآمادگی داری ببین میتونی بهش دروغ نگی ببین میتونی باهاش صادق باشی یانه اگه دیدی هنوزیه چیزایی داری که نمیتونی بهش بگی هیچوقت پا جلو نذار یه چیزدیگه اگه یه موقع دیدی عاشق شدی جلو نرو چون عشق مساوی با هوسه ولی اگه دیدی باتمام وجوددوسش داری برو جلو ومطمئن باش به نتیجه میرسی
بیا شبهای هجران را سحر کن به عشق خود دلم را شعلهور کن در این شبهای سرد بیترنم لبانم را پر از شیر و شکر کن
دوستش می دارم
چرا که می شناسمش به دوستی و یگانگی هنگامی که دستان مهربانش را به دست می گیرم تنهایی غم انگیزش را در می یابم و انگاه در می یابم که مرا دیگر از او گریزی نیست
گفتم : مجنونم
کفتی : باش
گفتم : مجنون توام لیلی
گفتی : باش
گفتم : چاره چیست ؟
گفتی : انتظار
آخ که چقدر دلم واسه ......(عشقم) تنگ شده
عزیزم زود بیا که دارم میمیرم
آخه نمیدونین که رفته یه جای دور
20 روز دیگه میاد
یادت در ذهنم و عشقت در قلبم و عطر مهربانیت در تمام وجودم است عزیزم محبت را در پاکی نگاهت و صداقت را در وجود مهربانت معنی کردم وبدان که زیباترین لحظه هایم در کنار تو بودن است