-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 20 آذر 1387 22:58
شبم به حسرت و روزم در انتظار گذشت تمام مدت عمرم در این دو کار گذشت
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 17 آذر 1387 09:51
نه به ابر نه به باد نه به این آبی آرام بلند که تو را میبرد اینگونه به ژرفای خیال من به این جمله نمی اندیشم ای سراپا همه خوبی تک و تنها به تو میاندیشم
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 13 آذر 1387 10:04
این یک داستان واقعی است که در ژاپن اتفاق افتاده. شخصی دیوار خانه اش را برای نوسازی خراب می کرد. خانه های ژاپنی دارای فضایی خالی بین دیوارهای چوبی هستند. این شخص در حین خراب کردن دیوار در بین آن مارمولکی را دید که میخی از بیرون به پایش فرو رفته بود. دلش سوخت و یک لحظه کنجکاو شد. وقتی میخ را بررسی کرد متعجب شد؛ این میخ...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 12 آذر 1387 18:41
عزیزم... خبرت هست که بی روی توآرامم نیست؟؟ طاقت باز فراق این همه ایامم نیست؟؟ کپی برداری از وبلاگ پیر عشق
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 12 آذر 1387 18:21
عزیزم : من از این خونه هرجایی که میرم نمیتونم تو رو یادم نیارم چقد خوبه دلت اشوبه بی من من این دلشوره ها رو دوس دارم
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 12 آذر 1387 17:36
زندگی چون گل سرخیست . پر از خار . پر از برگ. پر از عطر لطیف.. یادمان باشد اگر گل چیدیم , عطر و برگ و گل و خار همه همسایه دیوار به دیوار همند
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 9 آذر 1387 09:00
عزیزم بوی نفسات هنوز مستم میکنه کنارم نیستی ولی با نفسهات گرم میشم زیبایی چشمات هنوز افسونم میکنه کنارم نیستی ولی چشمات در چشمام نقش بسته صدات هنوز از خود بی خودم میکنه کنارم نیستی ولی جز صدات نمیشنوم تو کنارم نیستی اما من چیزی جز تو ندارم
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 7 آذر 1387 09:37
عزیزم: هر وقت فکر کردی به آخر خط رسیدی به اونی که حاضر ه برات بمیره فکر کن دوست دارم
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 7 آذر 1387 09:31
روزگاریست همه عرض بدن میخاهند همه از دوست فقط چشم و دهن میخاهند دیو هستند ولی مثل پری میپوشند گرگهایی که لباس پدری می پوشند
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 7 آذر 1387 09:26
روی قبرم بنویسید مسافر بوده است ........ بنویسید که یک مرغ مهاجر بوده است ...... بنویسید زمین کوچه ی سرگردانیست ..... او در این معبر پرحادثه عابر بوده است ...... صفت شاعر اگر همدلی و همدردیست ...... در رثایم بنویسد که شاعر بوده است ....... بنویسید اگر شعری ازاومانده بجای ...... مردی از طایفه ی شعر معاصر بوده است...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 4 آذر 1387 18:54
سلام عزیزم امیدوارم وقتی برگشتی وبلاگتو دیدی ازش خوشت بیاد این وبلاگو فقط واسه تو مینویسم تا همه بدونن که چقدر دوست دارم نوکرتم
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 4 آذر 1387 18:44
اگه یه روز عاشق شدی وخواستی بهش بگی دوسش داری اول ببین چقدرآمادگی داری ببین میتونی بهش دروغ نگی ببین میتونی باهاش صادق باشی یانه اگه دیدی هنوزیه چیزایی داری که نمیتونی بهش بگی هیچوقت پا جلو نذار یه چیزدیگه اگه یه موقع دیدی عاشق شدی جلو نرو چون عشق مساوی با هوسه ولی اگه دیدی باتمام وجوددوسش داری برو جلو ومطمئن باش به...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 4 آذر 1387 09:07
امروز تو را بیشتر از دیروز ولی کمتر از فردا دوست دارم.
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 3 آذر 1387 15:18
بیا شبهای هجران را سحر کن به عشق خود دلم را شعلهور کن در این شبهای سرد بیترنم لبانم را پر از شیر و شکر کن
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 1 آذر 1387 11:03
کاشکی بدونی چشمات و به صدتا دنیا نمیدم یه موج گیسوی تورو به صدتا دریا نمیدم
-
دوستش می دارم زیرا ...
پنجشنبه 30 آبان 1387 08:44
دوستش می دارم چرا که می شناسمش به دوستی و یگانگی هنگامی که دستان مهربانش را به دست می گیرم تنهایی غم انگیزش را در می یابم و انگاه در می یابم که مرا دیگر از او گریزی نیست
-
چاره ی کار
چهارشنبه 29 آبان 1387 17:02
گفتم : مجنونم کفتی : باش گفتم : مجنون توام لیلی گفتی : باش گفتم : چاره چیست ؟ گفتی : انتظار
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 28 آبان 1387 20:49
آخ که چقدر دلم واسه ......(عشقم) تنگ شده عزیزم زود بیا که دارم میمیرم آخه نمیدونین که رفته یه جای دور 20 روز دیگه میاد
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 28 آبان 1387 20:45
یادت در ذهنم و عشقت در قلبم و عطر مهربانیت در تمام وجودم است عزیزم محبت را در پاکی نگاهت و صداقت را در وجود مهربانت معنی کردم وبدان که زیباترین لحظه هایم در کنار تو بودن است
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 28 آبان 1387 20:38
تو دریایی و من موجی اسیرم... که می خواهم در آغوشت بمیرم... بیا دریای من آغوش بر کش... نمی خواهم جدااز تو بمیرم
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 25 آبان 1387 14:17
من اگر اشک به دادم نرسد می شکنم اگر از یاد تو یادی نکنم می شکنم بر لب کلبه ی محصور وجود، من در این خلوت خاموش سکوت، اگر از یاد تو یادی نکنم، می شکنم اگر از هجر تو آهی نکشم، تک و تنها، می شکنم به خدا می شکنم
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 25 آبان 1387 09:47
راستی تو مطلب قبلی یادم رفت اینو بگم که این عشق من هیچ وقت چشاشو روی من نمیبنده
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 25 آبان 1387 09:45
عاشقانه ترین نگاهم را روی قایقی از باد نشاندم وپارو زنان سوی تو فرستادم وقتی به ساحل نگاه تو رسید تو چشمانت را بستی و قایقم ، غرق شد تقدیم به عشق اول و آخرم که میترسم اسمشو بگم یه وقت داداشش میفهمه
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 25 آبان 1387 09:37
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 25 آبان 1387 09:22
گر خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد خواهان کسی باش که خواهان تو باشد
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 25 آبان 1387 09:12
هرجا بودی یادت نره یه عاشقی به یادته دو چشم منتظر به در همیشه چشم به راهته هرجا بودی یادت نره یه بیت جا مونده داری یه هنجره پر از غزل تو غیبتت تو ساکته تو ای عزیز هرجا بودی طنین این صدا بودی برای زنده بودنم نفس بودی هوا بودی قدم قدم تو جاده ها دلیل رفتنم شدی تو خود تنم شدی حتی اگه جدا بودی هرجا بودی یادت نره یه عاشقی...